تحولات لبنان و فلسطین

۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۱
کد خبر: 379955

خسرو معتضد

بانک‌ها و بیمه‌ها صاحبان اموال مردم!

در هیچ نقطه این کره زمین دستگاه ATM یعنی خودپرداز به کسی که در بانکی وجوهی دارد، دستور نمی‌دهد و تعیین نمی‌کند حق دارد چه مبلغی از پس‌انداز در کارت بانکی خود را به وسیله ماشین خودپرداز از حسابش بردارد، مگر در ایران که بانک‌ها به خود اجازه می‌دهند پول مردم را قیراطی، آن هم به مبلغ 200 هزار تومان به آنان مسترد دارند.
در مجله نشنال جئو گرافیک آورده شده بود یک هیأت بزرگ مطبوعاتی و فیلمبرداری که از آمریکا به پاریس عزیمت کرده و چند هفته‌ای سرگرم کار برای ماهنامه بود، مبالغی که همراه داشت و صرف بلیت هواپیما، تاکسی، هتل، خوراک، انجام مأموریت شده بود، ته کشید. گزارشگر نوشته بود به ATM مراجعه کردم در خیابانی دورافتاده در سن دنیس که از محلات حومه پاریس است، یک میلیون دلار تبدیل به فرانک شده درخواست کردم. در مقاله آورده شده بود، در طول 16 ثانیه ارقامی که زده بودم، از سن دنیس به بروکسل که مراکز کنترل بانکی قاره آمریکای شمالی در آنجا قرار دارد، منتقل و به نیویورک ارجاع شد و بسرعت پول از طریق خودپرداز به دستم رسید. از قاره‌ای به قاره‌ای رفت، در طول 16 ثانیه و بازگشت و خبرنگار پول خود را دریافت کرد. در اینجا بانک مرکزی دستور داده بیش از 200 هزار تومان به هر کارت در یک روز ندهند!
چرا؟ تعمیرکار می‌آید پول کار خود را می‌خواهد، باید شارژ خانه را داد، باید پول نانوایی و قصابی و لبنیاتی را داد. پست می‌آید هزینه محموله پاکت و کتاب را که در آمریکا فرستنده داده، دوباره به عنوان پول زور مطالبه می‌کند، زیرا پست شرکت شده، باید هزینه‌اش را از مردم به زور دربیاورد. هر چه به اداره پست می‌گویم، مگر ایران از زمان قاجاریه عضو اتحادیه جهانی پست نیست؟ مگر بسته‌ای که از ایران به آمریکا یا اروپا می‌فرستیم، پستخانه آنجا دوباره اجرت پست می‌گیرد، حالیشان نیست. خانه روزانه خرج دارد. من خودم روزی سه چهار نفر پیک موتور سوار را این طرف و آن طرف می‌فرستم، برای فرستادن مطالب کتاب به حروفچینی، پول در خانه موجود نیست، زیرا بانک مرکزی دستور داده فقط 200 هزار تومان به صاحبان هر حساب بدهند، چرا؟ این چه قانون نادرستی است؟ هزار جور مردم را می‌چزانید.
بتازگی شنیده‌ام می‌خواهند از اندوخته‌های پس انداز مردم هم مالیات بگیرند. از آن سو این روزها فهرست حقوق‌هایی در فضای مجازی انتشار می‌یابد که دود از سر مردم برمی‌خیزد؛ پرداخت‌های 87 میلیونی، 37 میلیونی، 150 میلیون تومانی. عصر سه‌شنبه در تلویزیون دیدم یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با حیرت می‌گفت: در این کشور حقوق یک میلیاردی هم پرداخت می‌شود. خبرنگار پرسید، به یک نفر؟ آن وکیل بنده خدا گفت: بله به یک نفر!
این روزها فیش حقوقی یک نماینده رئیس دانشگاه آزاد را که حروف اول نامش ع-م-س است، در فضای مجازی گذاشته‌اند. ایشان نماینده تام الاختیار رئیس دانشگاه در یک استان بزرگ کشور بوده و حقوق خردادماه ایشان 149 میلیون و 445 هزار تومان بوده است، چرا؟ طبق چه قانونی؟ چه مقرراتی؟ ایشان حقوق مبنا، ما به التفاوت حقوق و فوق‌العاده سرپرستی، سوابق دانشگاه آزاد، فوق‌العاده خاص، فوق‌العاده خاص واحد و فوق‌العاده حق رتبه را دریافت داشته است. حق مأموریت 13 میلیون تومانی، 83 ساعت اضافه کاری. مردم پرسیده‌اند، ایشان چه هنر ابداع و اختراعی عرضه کرده که 149 میلیون تومان حقوق دریافت داشته است؟ چه دست التفات و نوازشی سر بعضی از مسؤولان محترم است که یکی 87 میلیون و دیگری 150 میلیون تومان در ماه حقوق و مزایا دریافت می‌دارند؟
در آن قدیم و ندیم‌ها از چوپانی که گله گوسفند را به بیابان می‌برد و چرا می‌کردند و رمه را بازمی‌گرداند، می‌پرسیدند، این همه گوسفندها چریدند و تو دستمزد گرفتی و نی لبک زدی که خوب بچرند، کو دنبه‌هاشون؟ حالا این آقایانی که حقوق 87 میلیون تومانی و 150 میلیون تومانی از خزانه بیت‌المال گرفته‌اند، چه کرده‌اند؟ چه هنری از آن‌ها سرزده است؟
بتازگی اعلام شد، کسانی که در بیمه مرکزی 200 میلیون تومان عیدی و پاداش گرفته بودند، آن پول را به خزانه برگردانده‌اند! چرا باید بردارند که برگردانند، آن هم پس از انتشار در فضای مجازی؟ از آن طرف می‌آیند و پول مردم را که مال خودشان است 200 هزار تومان، 200 هزار تومان به آنان می‌دهند. ایام عید این دستور منحوس لغو شد، دوباره پس از عید برقرار شد؟ در کشوری که گرانی بیداد می‌کند و هزینه روزانه سر به جهنم می‌زند، چه کسی گفته بانک حق دارد در اندوخته مردم مداخله کند و امر و حکم دهد چقدر باید از ATM دریافت دارند؟ باور کنید من در محذور قرار گرفته‌ام. باید 10 کارت داشته باشم که بتوانم پرداختی به مصحح و حروفچین و سایر هزینه‌ها را بپردازم. این چه مسخره بازی است که بانک مرکزی سر مردم درآورده است. ما بانک را از خارجه تقلید کرده‌ایم. بانک در زمان ناصرالدین شاه در ایران تأسیس شد. مقررات مسخره من درآوردی که جزو اصول بانکداری نیست.
در پیام‌ها خواندم، مردم از مقام معظم رهبری خواسته‌اند در مورد حقوق‌های نجومی شخصاً ورود فرمایند و به دولت تذکر و دستور دهند از این بذل و بخشش‌های عجیب و غریب و بریز و بپاش آن هم در چنین دوران بحرانی که آمریکای بی‌حیا و غارتگر میلیاردها میلیارد دلار پول ما را می‌دزدد، جلوگیری شود. من با بیشتر کشورهای دنیا تماس تلفنی دارم و می‌دانم جز به مخترعان و مکتشفان و جراحان و متخصصان بزرگ (به نسبت پول مردم آن کشورها) چنین حقوق‌های کلان و بی‌حساب پرداخت نمی‌شود. آخر این نازک نارنجی‌های دردانه، مثلاً آن مدیران بیمه مرکزی چه گلی به سر مردم زده‌اند که دویست میلیون تومانی را که به جیب زده‌اند، ناچار می‌شوند با افتضاح و آبروریزی پس بدهند. اگر تورم است، برای همه است. اگر گرانی است، برای همه است. چند سال پیش در ازای تحقیقات تاریخی و چند کتابی که نوشته بودم، سازمانی پاداشی برایم تخصیص داد. یک دهم آن را شرعی و قانونی و حق خود دانستم و دریافت کردم و سرم هم بلند است.
اینان چه آدم‌هایی هستند؟ از کدام خاستگاه آمده‌اند؟ ایران و ایرانی را چگونه می‌شناسند؟ چقدر جرأت دارند؟ چقدر به کشور و نظام بی‌اعتنا هستند که به جای دریافت حقوق، خزانه را درو می‌کنند و خجالت هم نمی‌کشند. من خیلی به حضرت ابوالفضل عباس(ع) معتقد هستم و امید دارم شمشیر حضرت به حرکت درآید و به حساب بعضی از شکم‌های بزرگ و سیری‌ناپذیر این آقایان برسد. هر سال می‌نشینند و با افزایش حق و مبلغ دیه، مبلغ بیمه خودروها را افزایش می‌دهند، آیا مردم در تورم و افزایش نرخ آن مقصرند؟ درآمد خوبی نصیب بیمه‌ها می‌شود که به عنوان بیمه تکمیلی و بیمه دیه مردم را بترسانند. میلیاردها تومان کاسبی کنند و با نهایت بی‌انصافی به عنوان اینکه وصولی بیمه‌ها زیاد شده، برای خود پاداش‌های کلان بنویسند.
جوانان دسته گل ایرانی مانند افسران هوا برد، ارتشی، نیروی هوایی و نیروهای سپاه برای دفاع از آب و خاک ایران و مرزهای ما که مورد طمع اجانب وحشی است، جان شیرین خود را نثار می‌کنند و در وادی شام و سوریه و عراق به شهادت می‌رسند، آن وقت مشتی تنبل مفتخوار پشت میزنشین قرطاس باز در اتاق‌های گرم در زمستان و خنک در تابستان نشسته حقوق 87 میلیون و 150 میلیون تومان برای خود می‌نویسند و می گیرند و حیا از چهره مردم نمی‌کنند.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.